علی بیت اللهی دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی/
امروزه اخبار و واکنش برخی به حوادث سیل خوزســتان و غرب کشور به گونهای است که گویی وضعیت سفید شده است، از حدود 30 سال پیش از زلزله رودبار به بعد با هر بحرانی مواجه شدهایم در ابتدا دچار هیجانات شدید شده و توجهات به سمت مناطق آسیبدیده و مردم آن بشــدت بالا میرود، اما مدتی که از بحران میگذرد و بــه اصطلاح بحران فرو مینشیند، توجهات بشدت کاسته میشود و حتی مسئولان هم طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز عادی است و اتفاقی رخ نداده است، غافل از اینکه درست در این دوران است که مردم و مناطق آســیبدیده از بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی، نیازمند توجهات بیشتر و حرکت در مســیر بازســازی چــه مالی و فیزیکی و چه روانی هستند؛ بنابراین انتقاد به رفتار نوسانی مردم و مسئولان در مخاطرات و بحرانهای طبیعی بسیار جدی است.
زمانی که رخدادی به نام زلزله رخ میدهد و یا ساختمانی به نام پلاسکو دچار آتش شده و فرومیریزد، توجهات بسیاری را جلب میکند و اقدامات بسیار چشمگیری انجام میشود، اما متأسفانه پس از کمرنگ شدن هیجانات مردم و رسانهها این اقدامات هم کمرنگ میشوند و این آفت بسیار بدی است که در بدنه مدیریت کشور هم حاکم است و درست به همین علت است که حتی اگر امکانات خوبی به روستاهای دورافتاده میبریم، چون نیمهعمرشان کوتاه اســت، مســتمر نبوده و به حــال خود رها میشوند.
مصداق این امر عــدم لایروبی رودخانهها در گلستان است؛ در این استان بارندگی شدیدی اتفاق افتاد و آققلا و گمیشان و چندین روستا دچار آب گرفتگی شدند و حدود یک ماه منطقه را درگیر خود کرد؛ اما تجربیات نشان میدهد که اگر گرگانرود که از گنبد به سمت دریای مازندران جاری اســت، به وقت خود لایروبی میشــد این ظرفیــت را داشــت که حجم بیشــتری از آب را روانه دریا کند و در نتیجه مردم با مشکلات کمتری مواجه میشدند، اما متأسفانه چنین اقداماتی انجام نشد.
این یک ضرورت اســت که اقدامات پیوستهای انجام شــود تا در روز حادثه، زمینه مناسبی برای کاهش ابعاد بحران و یا حتی عدم بروز بحران ایجاد شود؛ چرا که راهکارش وجود دارد.
باید به این نکته اشاره کرد که وقتی از اقدامات پیشــگیرانه که خصوصیت بارزش استمرار و پیوســتگی اســت غفلت میکنیم، حادثه تبدیل به یــک بحران میشــود؛ بنابراین با آتش گرفتن یک ساختمان، کل جامعه دچار بحران میشود و مصداقش دانشآموزی است که تکالیف خود را هــر روز انجام نمیدهد و میخواهد درست در روز امتحان تمام کتاب را یکجا بخواند.
متأســفانه پس از رخــداد و فروکش کردن توجهات هیجانی نیــز خصلتهای پیش از حادثــه را انجام می دهیم؛ یعنــی چند روز نخســت اخبار جدی داریم و فضای جامعه مملو از کمک و امداد و پشتیبانیهای مختلف است، اما پس از مدتی کمرنگ میشود و در این میان تنها مردم آسیبدیده دچار مشقت میشوند، بخصوص که تلفات جانی هم داده باشــند که در این شرایط علاوه بر مشکلات معیشتی، مشــکلات روانی ناشی از فوت و از دســت دادن عزیزان بار مشقتشان را بیشتر میکند و طبیعی است که روح مردم چنین مناطقی افســرده میشود و نشــاط و شوق به زندگی از دســت مــیرود و بیماریهای متعددی در جامعه حاکم میشود.
آنچه بدان اشاره شد وضعیتی از سیمای بحران در عموم جامعه و کشور ماست؛ یعنی پیش از حادثه به اقدامات لازم و واجب توجه نمیکنیم، در زمان رخداد حادثه تمام این بی توجهی ها را میخواهیم در چند روز جبران کنیم و دوباره پس از چند روزی این حادثه عادی میشود و درنتیجه چنین نموداری از دامنه فعالیتی ما، جبران خسارت ها، ساخت و سازها و جایگزین کردن ساختمان های از بین رفته و رسیدگی به ســاختارها و غیره به کندی انجام میشود؛ چراکه توجهات فروکش کرده است.
نظر شما